محل تبلیغات شما



مديريت،اصلي ترين حلقه و عامل انساني در فرآيند توسعه جوامع بشري و نيرويي كه موفقيت يا شكست هر جامعه اي از جهات مختلف اقتصادي سياسي اجتماعي به عملكرد آن بستگي دارد.در خصوص مديريت تعاريف زيادي شده است و در تمامي آنها به نقش رهبري مدير تاكيد شده است و وم داشتن شخص مدير در عرصه هاي مختلف زندگي چه خصوصي و چه عمومي بر همگان مشخص است. تقريبا در تمامي جوامع توسعه يافته اولويت اول مردمان آن جامعه پرورش و انتخاب مديران لايق براي هدايت و پيشبرد آرمانها و اهداف متعاليشان است و امروزه مردم دريافته اند كه اگر جامعه اي پويا و سالم،توانمند و كارايي مي خواهند حتما بايد مديراني سالم ، متخصص و متعهد را بكار گيرند.

شايد بتوان گفت در كشور ما اصلي ترين مشكلي كه در اداره كشور وجود دارد و متاسفانه همچنان هم ادامه خواهد داشت نبودن همين مديران لايق است.لياقت در مديريت جوانب متعددي دارد كه اگر بخواهيم به آنها اشاره كنيم مي توان از تخصص و سواد،تجربه،تعهد و سلامت فكري بعنوان لازم ترين عوامل نام برد.معضلي كه سالهاست گريبان كشور ما را گرفته و ظاهرا هم قرار نيست اصلاح شود زيرا موضوع تربيت مدير يك مقوله زمانبر و بنياديني است كه براي رسيد به نتيجه سالها و دهه ها تلاش آموزشي و تربيتي نياز دارد.

آنچنان كه مي دانيم مديريت داراي سطوح مختلفي است كه شامل مديريت كلان و راهبردي،مديرت مياني،و مديرت در سطح عملياتي مي باشد. و وظيفه هر كدام از اين مديران متفاوت بوده و با توجه به سطح مديريتشان اختيارت،وظايف و دوره زماني مشخصي خواهند داشت.البته در كشورهاي مختلف باتوجه با ساختار ونظام سياسي اجتماعي نحوه و نوع مديريتها نيز مي تواند متفاوت باشد اما موضوعي كه اهميت دارد عملكرد و پاسخگويي شخصي است كه بعنوان مدير در جامعه نقش آفريني مي كند و اين دو موئلفه (عملكرد كارآمد و پاسخگويي)در كشورهاي توسعه يافته و جوامع مترقي اهميت زيادي دارد،چيزي كه تقريبا در كشور ما و در ميان مديران به فراموشي سپرده شده است كه يكي از دلايل آن عدم مطالبه گري مردم هم مي تواند باشد.مديريت در كشورهاي پيشرفته يك عنصر ناپايدار مي باشد كه اگر مديري نتواند به وظايف خود درست عمل كند به سرعت جايگاه خود را از دست داده و در برابر مردم آن جامعه بايد پاسخگو باشد در حالي كه در كشور ما مديريت به عنصر پايداري تبديل شده است كه به دليل ماندگاري بالا در آن جايگاه،شخص در پست خود رسوب كرده و به راحتي حاضر به جدا شدن از آن نمي باشد و همين ثبات مديريتي است كه مديران خود را موظف به پاسخگويي در برابر مردم نمي دانند.

اما در خصوص اينكه مديران تا چه اندازه اختيار داشته باشند و براي اجراي برنامه هاي خود چه مدت زماني فرصت داشته باشند موضوع مهمي است.معمولا مديران سطوح بالا كه تصميم گيران اصلي و راهبردي را شامل مي شوند همچون وزرا،استانداران،مديران كل سازمانهاي ملي و . لازم است براي برنامه ريزي و پيشبرد اهداف كلان خود مدت زمان مشخصي داشته و در مقابل افراد جامعه پاسخگويي بيشتري داشته باشند.اين مديران مي توانند در جهت اجراي برنامه هاي خود ابزارهاي مختلفي را بكار گيرند كه انتخاب مديران زيردست و تيم كاري همسو يكي از اختيارات اين سطح از مديران است.در سطح دوم و مديران مياني مانند شهرداران،مديران عامل بانكها، بنگاههاي بزرگ اقتصادي و صنعتي و . كه نقش معتمد و واسط بين سياستگذاران و سطوح پايينتر را دارند، مي بايست برنامه ها و سياستهاي ابلاغ شده را اجرا كنند.بعنوان مثال مديران عامل شركتهاي بزرگ خودروساز كه موظف به اجراي برنامه هاي كلان تدوين شده در صنعت خودروسازي هستند و تقريبا نقش زيادي در تصميمات كلان نداشته و بيشتر بايد پاسخگوي مقامات بالادستي خود باشند.اين سطح از مديرت نيازمند افرادي شجاع و ريسك پذير و آينده نگر است زيرا مي تواند با پيش بيني درست از نيازهاي جامعه و مشاوره صحيح تخصصي به مديران كلان در تصميم گيري آنان سهيم باشد.دوره مديريت آنها در صورت عملكرد مناسب مي تواند بيشتر از مديران ارشد باشد.و سطح ديگر مديرت كه همان سطح مديران عملياتي و جزء مي باشد مانند مديران بانكها يا ادارات و يا مديران شاغل در شركتها، كه بعنوان ابزار اصلي اجراي برنامه هاي مدون شده ظاهر مي شوند و تقريبا نقش زيادي در اتخاذ تصميمات اساسي ندارند و تقريبا مدت طولاني تري نسبت به ساير مديران برسركار هستند و به دليل تخصصي بودن جايگاهشان مي بايست از تجربه و دانش بالاي در حوزه كاري خود برخوردار باشند.

با توضيحاتي كه داده شد مي توان نتيجه گرفت كه در كشور ما مديريت در هيچكدام از سطوح بدرستي اجرا نمي شود و از همان شروع كار كه هدفگذاري بر اساس منافع كشور و مردم است، و انتخاب مديران شايسته،عوامل ديگري اثرگذار بوده و بجاي آنكه شخص مناسبي براي اجراي اهداف و منافع جامعه بكار گرفته شود،منافع كشور درخدمت گروهي خاص قرار مي گيرد.  


با افزايش جمعيت و گسترش شهرها و همچنين ايجاد فرصتهاي جديد اقتصادي با توجه به رشد دانش و تكنولوژي در عصر حاضر،كسب وكارها و مشاغل جديدي بر مبناي اطلاعات و در بسترهاي نوآورانه و فن آوري در حال شكل گيري مي باشد. كسب وكارهايي كه در كشور ما تقريبا نوپا و در حال  تجربه اندوزي هستند. 

برخلاف كسب وكارهاي سنتي كه اامات خاص خود را دارند و به لحاظ ساختاري مي بايست در يك مكان مشخص و حقيقي و هزينه نسبتا بالا شكل گيرند،اكثر كسب و كارهاي نوپا اين قابليت را دارند بدون تعيين و تشكيل يك مكان فيزيكي بزرگ و با حداقل امكانات در مراحل ابتدايي، و با اتكا به توانايهاي تخصصي در بستر فضاي مجازي شكل گرفته و شروع به فعاليت كنند.البته بايد گفت موفقيت در اينگونه كسب وكارها به نسبت مشاغل سنتي فرآيند پيچيده تري داشته و ريسك بالايي دارند و اگر در مراحل قبل از راه اندازي  كه همان شناسايي نياز بازار،مشتريان و رقبا مي باشد با دقت و واقعگرايانه عمل نشود بدون شك كسب و كار نوپا طول عمر زيادي نخواهد داشت.

خوشبختانه با توجه به رشد زيرساختهاي ارتباطات در ايران در سالهاي اخير،فرصتهاي مناسبي هم براي ايجاد كسب وكارهاي نوپا در فضاي مجازي بوجود آمده است. كسب و كارهاي نوپا و استارتاپي قابليت رشد بالا و مقياس پذيري در سطح وسعي نيز دارند و اگر فعاليتي بتواند هدفگذاري درستي داشته باشد به سرعت كسب و كار خود را گسترش داده و در جذب مشتري و ارائه خدمات گوي سبقت را از رقباي سنتي خود بربايند. همانگونه كه تعدادي از آنها توانسته اند از مرحله استارتاپي عبور كرده و بعنوان يك شركت گسترش يافته و با ثبات به سودآوري برسند.

در بررسي و دقت بر روي فعاليت چند شركت موفق استارتاپي مانند ديجي كالا و اسنپ مي توان گفت دليل اصلي موفقيت آنها در ابتدا نوآورانه بودن خدمات ارائه شده مي باشد زيرا در زماني كه آن شركتها شروع به كار كردند تقريبا هيچ رقيبي در بازار نداشته اند و با شناسايي يك فرصت مناسب و عملكرد درست با حداقل امكانات، كار خود را شروع كرده و درحال حاظر خود بعنوان بازيگر و تعيين كننده نقش مهمي در بازار كسب و كارهاي اينترنتي را بخود اختصاص داده اند.از ديگر اامات ورود به اين عرصه كه مي تواند در موفقيت و شكست يك استارت آپ موثر باشد،داشتن يك تيم فني,خلاق و جوان است كه با بهره گيري از مشاوران مجرب در مواردي مانند بازاريابي و جذب سرمايه براي گسترش، بر مشكلات و ناشناخته هاي بازار فائق آمده و فعاليت خود را اداره نمايند.

توجه به چند نكته مهم در راه اندازي يك كسب و كار نوپا مي تواند از احتمال شكست آنها بكاهد.اول اينكه در شروع يك كسب وكار بصورت امكان گراينه عمل شود يعني از امكانات موجود استفاده كنيم و تا حد امكان از هزينه هاي غير ضروري اجتناب بعمل آيد و دوم اينكه در همان ابتداي شرع فعاليت انتظار كسب سود و درآمد نداشته باشيم و حتي ممكن است در ابتداي مسير مجبور به پرداخت هزينه هاي پيش بيني نشده نيز بشويم و نكته ديگر اينكه در كاري كه شروع كرده ايم ثبات و استقامت داشته باشيم و با اندك ناملايماتي از كار خود نا اميد نشده و سراغ كسب و كار ديگري نرويم.


سلامت دهان و دندان يكي از اصلي ترين عوامل موثر در سلامت ديگر اعضاي بدن است زيرا با داشتن دندانهاي سالم و هضم مناسب غذا و دهان بعنوان تنها مسير ورود مواد غذايي نقش مهمي در عملكرد ديگر اعضاي بدنمان دارند و شايد به همين دليل است كه در طب سنتي اعتقاد بر اين است كه اگر ورودي و خروجي بدن به درستي انجام پذيرد بيماري به سراغ انسان نمي آيد.

حفظ و مراقبت دندانها اهميت زيادي دارد و  همين دليل ضرورت داشتن دندان است كه افراد هرچقدر هم از لحاظ مالي درمضيقه باشند در صورت از دست دادن دندانهاي خود اقدام به استفاده از دندان مصنوعي مي كنند و حاضرند براي حفظ دندانهايشان هزينه هاي زيادي پرداخت نمايند.اما بايد گفت كه دندان و دندانپزشكي يكي از پرهزينه ترين شاخه هاي حوزه سلامت مي باشد و متاسفانه با وجود بالا بودن هزينه هاي درماني بيمه ها حمايتهاي مناسبي در اين زمينه ارائه نمي دهند.

دندانپزشكان بعنوان اصلي ترين نيروهاي شاغل در بخش مراقبتهاي درماني براي خدمات خود از مراجعين مبالغ بالا دريافت مي كنند و به دليل استفاده از مواد شيميايي متعدد در اين فرايند و عدم شناخت بيماران از نوع و كيفيت مواد لازم مي توانند قيمتهاي دلخواه خود را از مراجعين مطالبه كنند.بيمار نيز با توجه به ضرورت موضوع به ناچار براي خدمات و موادي كه حتي اسم و نوع آن را نمي داند مي بايست هر چه كه خواسته شد بپردازد.و شايد به همين دليل گراني خدمات دندانپزشكي است كه هموطنان بسياري از مراجعه به دندانپزشكي ها امتنا كرده و سالهاي عمر خود را با دندانهايي پوسيده و خراب سر مي كنند.و باز شايد به همين دليل پر درآمد بودن اين رشته پزشكي است كه بسياري از جوانان مستعد در هنگام انتخاب رشته تحصيلي به اين رشته علاقه زيادي نشان مي دهند به نحوي كه در حال حاظر در مناطق شهري مطب هاي دندانپزشكي بيش از نياز، موجود است ولي در مناطق محروم و با وجود نياز به اين تخصص كسي حاضر به خدمات رساني نيست زيرا درآن مناطق كسي پولي براي هزينه كردن ندارد.

اما براي رفع اين معضل اجتماعي كه رابطه مستقيمي با سلامت جامعه دارد راه هاي مختلفي مي شود ارائه داد راهكارهايي كه هم براي افراد نيازمند خدمات بهداشتي و درماني مفيد باشد و هم براي متخصصين مشوقي باشد كه علاقمند ارائه خدمات در سراسر كشور باشندوبعنوان مثال در همين بحث هدفمندي يارانه ها دولت مي تواند از درآمد حاصل از حذف گروهي از اقشار غير نيازمند جامعه و پرداخت آن به پزشكان و دندانپزشكان مشروط به حضور و ارائه خدمات درماني درمناطق محروم و با ثبت در پرونده خدمات درماني براي هر فرد بيمار، هزينه خدمات  ارائه شده را از دولت دريافت نمايند در اينصورت هم نيازمندان و بيماران با رغبت به مراكز بهداشتي مراجعه كرده و خدمات پزشكي رايگان دريافت مي كنند و هم پزشكان از درآمد مناسبي برخوردار مي شوند.البته مي شود گفت اين طرح در دراز مدت براي خود دولت هم مفيد خواهد بود چراكه قطعا بخشي از هزينه هاي تحميل شده دربخش بهداشت و درمان كاهش پيدا خواهد كرد.


كشاورزي،باغداري و توليد محصولات كشاورزي بخصوص غلات ، ميوه و سبزيجات كه مصرف روزانه دارند يكي از مشاغل پرزحمت و حياتي براي هر جامعه اي مي باشد.كشاورزان و باغداران زحمتكش كه با تحمل مشكلات زيادي اقدام توليد محصولي مي كنند، كه فقدان هركدام از آنها خسارات جبران ناپذيري بر جامعه و سلامت مردم مي گذارد.محصولي كه تا كنون و با وجود اينهمه پيشرفت بشر هيچ جايگزيني براي آن پيدا نشده.

اما آيا درحالي كه توليد كننده اي محصولي توليد مي كند كه اهميت بالايي دارد و مصرف كننده آن نيز هر لحظه حاضر به پرداخت قيمت آن است و هيچ كالاي جايگزين ديگري ندارد در قبال اين محصول و به ميزان زحماتي كه براي توليد ان كشيده است از منافع و عايدي آن برخوردار مي شود؟بدن شك نه!چراكه اگر كشاورز و آن باغداري كه در آن شرايط طاقت فرسا كار مي كند،در همان شرايط هم زندگي مي كند.و از حاصل دسترنج خود به ميزان ناچيزي بهره مند مي شود.

در پاسخ به چرايي و چگونگي اين فرآيند معيوب بايد گفت نبودن يك زنجيره توليد كامل و سالم بزگترين دليل پايمال شدن حقوق كشاورزان مي باشد.كشاورز و باغداري كه مجبور باشد محصول خود را پيش فروش كرده و يا در همان سر زمين به قيمت بسيار پايينتر به دلال بفروشد چاره اي جز اين ندارد كه به قيمتهاي حداقلي واسطه ها تن دهد، زيرا هيچ ارتباطي با مصرف كننده نمي تواند برقرار كند بدون شك از هزينه بالايي كه مصرف كننده پرداخت خواهد كرد بي نصيب خواهد بود.

اما در بعضي كشورها براي اينكه توليد كننده و كشاورز و مصرف كننده بتوانند بدون واسطه باهم در ارتباط باشند و سفارش گذاري خريد مستقيما"از طرف مصرف كننده و يا حداكثر فروشنده خرد انجام پذيرد روشهاي موثري بكار مي رود بعنوان مثال دركشور ماي به دليل وجود زيرساختهاي مناسب ارتباطات و پوشش كامل اينترنتي،مصرف كننده گان محصولات كشاورزي مي توانند از طريق نرم افزار طراحي شده براي همين منظور مواد مور نياز خود را سفارش داده و تحويل بگيرند.بنابرين ميشود گفت با اضافه شدن يك حلقه جديد يه زنجير تامين در بستر فن آوري حلقه هاي اضافي از دور خارج شده و روند خدمات رساني بهبود مي يابد.


شايد براي شما هم پيش آمده باشد كه پس از خريد لباس يا كفش و يا هركالاي ديگري و هنگامي كه اقدام به استفاده از آن مي كنيد متوجه شويد كه كالاي خريداري شده كيفيت مناسبي نداشته و يا با اندازه هاي شما مناسب نيست و تصميم مي گيريد كه آن را مرجوع كنيد ولي در اكثر مواقع فروشنده از بازپس گرفتن آن امتناع مي كند و در بهترين حالت از شما بخواهد كه بجاي پولتان جنس ديگري برداريد!چرا مشتري تنها يكبار فرصت انتخاب دارد و اگر در انتخاب خود خطايي مرتكب شده ميبايست به آن راضي باشد؟

براي پاسخ به اين پرسش به دو نكته مهم بايد توجه داشت اول اينكه بيشتر فروشندگان تنها هدفشان از جلب مشتري تا زماني است كه جنس خود را به او فروخته باشند و بعد از آن خود را مكلف به پاسخگويي يا جلب رضايت مشتري نميدانند و دوم اينكه معمولا فروشندگاني كه بصورت خرد فعاليت مي كنند از نظر تحمل اجناس مرجوعي در سطح پاييني هستند و به كالاي داخل مغازه بعنوان سرمايه بلوكه شده و ضرر و زيان نگاه مي كنند.

در اين زمينه وقتي به فرآيند فروش و ارتباط با مشتري در كشورهاي ديگر توجه مي كنيم متوجه خواهيم شد كه در اقتصاد سالم ديگر جايي براي فروشندگان خرد و كسب وكارهايي كه در حجم انبوه كالا توليد مي كنند ولي فعاليتشان در مقياس كوچك است وجود ندارد و مي بايست در قالب يك كسب و كار بزرگ و برنامه ريزي شده توليد داشته باشند و ديگر اينگه در بازار رقابتي امروز رضايت مشتري و حفظ مشتري بسيار مهمتر و ارزانتر از جذب يك مشتري جديد بدست مي آيد پس عاقلانه است كه مشتري كه به ما مراجعه كرده است را راضي از خريد و تشويق به بازگشت دوباره در نظر بگيريم.در اينصورت است كه همانند شركتهاي زنجيره اي فروشگاههاي غربي، مشتري پس از خريد و حتي مصرف طولاني در صورتي كه كالاي خريداري شده با واقعيتهاي گفته شده مطابق نباشد به راحتي جنس خود را مرجوع كرده ولي حس رضايت و اعتمادش باقي مي ماند.

 


در خصوص تحليل مشاغل مختلف يكي از شاخصهايي كه مي توان به آن اشاره كرد ميزان دشواري و تحمل شرايط سخت است.شرايطي كه شخص شاغل مي باست در طول انجام وظيفه خود آن را تحمل كند.رانندگي،بخصوص راننده تاكسي در كلان شهري مانند تهران يكي از مشاغل بسيار سخت و طاقت فرا مي باشد كه اين قشر زحمت كش آن را بعنوان شغل خود انتخاب كرده و يا از روي ناچاري به آن روي آورده اند.

در تهران حدود هشتاد هزار تاكسي در موقعيت هاي مختلف مانند تاكسي خطي يا تاكسي گردشي و يا تاكسي هاي مراكز عمومي مانند فرودگاهها به شهروندان خدمات ارائه مي دهند و روزانه در حدود بيست ميليون سفر درون شهري در جريان است،پس به روشني مي توان درك كرد كه انجام اين عمليات در اين حجم آن هم با وضعيت كنوني معابر و وسابل نقليه كار دشواري خواهد بود.

اما رانندگان تاكسي ها چگونه مي توانند اين شرايط سخت را تحمل كنند كه هم خودشان از وضعيت شغليشان راضي باشند و هم مسافران از خدمات آنها رضايت داشته باشند خود موضوعي پيچيده است كه شرايط مختلفي بايد بوجود آيد كه به استانداردهاي روز دنيا نزديك شويم.

خودرو بعنوان يكي از مهمترين ابزارهاي مورد نياز در اين كسب و كار عاملي است كه تاثير زيادي در رضايت شغلي راننده گان و مسافران مي گذارد.وسيله اي كه يك راننده تقريبا نيمي از عمر خود را درون آن سپري مي كنند و مي شود گفت بعنوان شريك زندگي و مركب سفرشان در گذر از روزگار بحساب مي آيد.پس بدون شك سلامتي و نشاط راننده رابطه مستقيمي با وضعيت سلامتي و نظافت خودرو خود دارد و قطعا راننده اي كه از شغل خود راضي باشد مسافران راضي تري هم خواهد داشت.موردي كه بسياري از ما در سفرهاي داخل شهريمان با آن مواجه شده ايم وضعيت نامناسب بهداشتي و يا فني خودروها مي باشد و مي شود گفت نظافت صندليها و محيط داخل تاكسي براي مسافران اهميت زايادي خواهد داشت و رعايت اين نكات هم براي سلامتي خود راننده گان و هم بهداشت عمومي جامعه حائز اهميت ميباشد.

موضوع ديگري كه مي توان به آن اشاره كرد سلامتي فني وسيله نقليه است كه براي مالك آن تنها وسيله نقليه بحساب نمي آيد و اهميتي بيش از آن دارد چراكه يك ابزار كار و وسيله امرار معاش مي باشد پس لازم است حتما در نگهداري و رفع عيوب آن جديت داشته و حتما بخشي از درآمد خود را براي سرويس دوره اي خودرو خود استفاده كند.


يكي از مشاغلي كه مي شود گفت به طرز عجيبي در شهرها با اقبال مواجه شده و افراد زيادي بدون در نظر گرفتن مسائل مربوط به آن و داشتن تخصص لازم اقدام به راه اندازي آن نموده اند بنگاه معاملات ملكي يا همان املاكي ها مي باشد.شغلي كه به لحاظ توانايي و تجربه از اهميت بالايي برخوردار است و شخص شاغل در آن بايد متوجه باشد كه ورود به اين عرصه تنها به داشتن اوقات فراغت و يك باب مغازه ختم نمي شود.در كشور ما متاسفانه بيشتر اين شغل بعنوان يك كسب و كار ذخيره براي روزهاي بازنشستگي و يا شغل دوم براي شاغلين اداري قلمداد مي شود اين در حاليست كه در كشورهاي توسعه يافته اساسا"واسطه گري ميان توليد كننده مسكن و خريدار يك مقوله بسيار تخصصي بوده و از آن بعنوان مديريت امور خريد و فروش در بخش مسكن ياد مي شود.

شخص شاغل در اين كسب وكار بايد بداند كه لازمه حضور موفق و موثر در اين عرصه داشتن دانش كافي از مباحث حقوقي،قوانين تجارت،قوانين مالي و بانكي و قوانين جاري حاكم بر ثبت اسناد در كنار توانايهايي مانند قدرت مذاكره و بيان بالا و همچنين شناخت محيط دروني بازار مربوط به خود و از همه مهمتر جلب اعتماد مراجعه كننده گان است.به همين دليل است كه نمي توان تنها با داشتن زمان و مكان مناسب و اندكي سواد دفتري اقدام به راه اندازي بنگاه معاملات ملكي نمود.

يكي از جاذبه هايي كه نفرات بسياري را براي ورود به اين شغل وسوسه مي كند درآمد مناسب در قبال كار به ظاهر راحت كه تحت عنوان كمسيون در معاملات از دو طرف معامله اخذ مي شود.مشاور املاك شغلی پر درآمد ، که شاید خیلی از وابستگی های اداری را ندارد و بدون در نظر گرفتن ساعت کاری مشخص و چهارچوب های اداری می توان درآمد بالایی از آن کسب کرد.شغلي كه در بسياري موارد به دليل وجود خلع هاي قانوني به وظايف ذاتي خود هم عمل نكرده و حتي به تعرفه هاي نامتعارف مصوب اتحاديه هم قانع نيستند.شايد بارها در مراجعه به اين صنف از زبان مشاورين شنيده باشيم كه:شما هوای کمیسیون ما را داشته باش، من خانه را بالاتر از قیمت می‌فروشم!آيا مگر فروختن به قيمت بالاتر يك نوع خيانت به مشتري و خريداري كه شما را بعنوان مشاور و امين خود انتخاب كرده است،نمي باشد.پس اخلاق و وجدان شغلي شما چه مي شود.و يا در مواقعي كه طرفين معامله در مورد خاصي به مشكل برخورده اند مشاور املاك چون ديگر حق واسطه گري خود را دريافت نموده به وظايف خودش عمل نكرده و زيربار هيچ گونه مسئوليتي نمي رود.

به همين دلايل و و موارد ديگر است كه امروز شاهد آن هستيم كه ورود به اين كسب و كار بسيار آسان شده و افراد به گمان اينكه مي رويم در ماه چندتا معامله را هم كه جوش دهيم براي ما كافيست!غافل از اينكه همين رفتار غير مسئولانه مشاوران باعث ركود كسب وكارشان در دراز مدت شده و اعتماد عمومي را از آنها صلب مي كند و در اين ميان ورود شيوه هاي نوين خريد و فروش مانند سايتهاي فروش مسكن به راحتي ميدان بازي را از دست مشاوران املاك گرفته و تجربه گراني به تجربيات ارزانشان تحميل مي كند.

 


تهران بعنوان پايتخت و پرجمعيت ترين شهر كشور سالهاست كه به دليل تراكم بالاي جمعيتي و اسقرار اكثر سازمانهاي دولتي و شركتهاي خصوصي و تردد روزانه حدود چهار ميليون خودرو در معابر آن تقريبا امكان جابجايي راحت و بدون دردسر در آن از بين رفته است اين درحاليست كه طبق نظر كارشناسان معابر تهران تنها براي حدود هشتصد هزار خودرو مناسب بوده و در حال حاضر شش برابر بيشتر از ظرفيت خود را تحمل مي كند.

در كنار مشكلات فراواني كه اين حجم انبود خودرو براي ساكنان تهران بوجود آورده است كه مهمترين آنها آلودگي هوا،ترافيك سنگين و حوادث و تصادفات زياد مي باشد يكي از معضلات كمتر پرداخته شده مشكل پاركينگ خودروها هم در مناطق مسكوني و هم در مراكز شهر و معابر عمومي و گاها به دليل سو مديريت در بعضي نقاط خارج از شهر ولي پر مراجع مي باشد.يكي از نقاطي كه خود من بارها در مراجعه به آنها با مشكل مواجه شده ام پاركينگهاي عمومي در اطراف بيمارستانها و پاركينگ فرودگاهها مي باشد كه تقريبا از همان ابتدا و آغاز حركت به سمت اين مراكز موضوع جاي پارك خودرو در داخل پاركينگ يكي از نگراني هاي ذهنيم مي باشد.

در ايام تعطيلات نوروز و يا اواخر تعطيلات تابستان كه مسافران و هموطنان زيادي قصد ورود و يا خروج از كشور را دارند در مراجعه به فرودگاه امام خميني به اين مشكل مواجه شده اند كه به دليل پر بودن پاركينگ اصلي فرودگاه و با داشتن چمدان هاي زياد و سنگين اجبارا" براي پارك خودروهاي خود به فاصله دورتري از ترمينال مسافري و پاركينگهاي جايگزين هدايت مي شوند كه باعث سرگرداني مسافران و همراهان آنها و خستگي در همان ابتداي سفر و يا دلخوري آنها در پايان مسافرت خود مي شود.

در يك بررسي كه بنده در سال گذشته انجام دادم متوجه شدم كه پاركينگ اصلي فرودگاه كه در طبقه زيرين ترمينال مسافري فرودگاه است در اكثر موارد از خودروهايي پر شده كه روزهاست در آنجا پارك بوده و خاك و غبار زيادي بر روي آنها نشسته است و معلوم است كه صاحبان آنها به سفرهاي هفتگي و چند روزه رفته اند و خودرو خود را در اين پاركينگ پارك نموده اند در حالي كه همراه مسافري كه مي خواهد براي دقايقي خودرو خود را پارك كرده و مسافرش را رهسپار يا پذيرايي كند مي بايست براي پارك خودرو خود كيلومترها دورتر رفته و جايي براي اتومبيل خود پيدا كند.

راه حلي كه من يكبار به مدير كشيك فرودگاه امام پيشنهاد دادم كه بسيار عملي و پيش پا افتاده است و به راحتي ميشد اين مشكل را رفع كرد اين بود كه پاركينگ اصلي را فقط براي خودروهايي با توقف زماني كوتاه و حداكثر ساعتي در نظر بگيرند و از خودروهايي كه قصد توقف روزانه و بلندمدت در پاركينگ را دارند درخواست شود به پاركينگهاي جايگزين و دورتر مراجعه كنند و در عوض هزينه كمتري هم پرداخت نمايند.در اينصورت مراجعان فوري به راحتي كار جابجايي مسافر خود را انجام داده و از پاركينگ خارج مي شدند.

اما پاسخي كه از اين مقام محترم مسئول دريافت كردم بسيار قانع كننده و به حق بود.ايشان فرمودند: چشم منتظر بوديم شما بگين!

اين يك نمونه ساده از سو مديريت و رفتار غيرمسئولانه در كشور ما مي باشد كه به راحتي و با كمي احساس مسئوليت مي توان آن را رفع نمود.

 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سرطان